دلم گرفته
کاش اینجا یکی منو نمیشناخت
تا اعتراف کنم به گناه دیروزم..
خدایا..
ببخشید..
نمیخوام عذر بیارم بابت گناهم
خریت کردم..
منو ببخش.. بحق حسین شهید... حسین شهید..
میخوام قول بدم
که دیگه این کارو نکنم
ولی میترسم نتونم سر قولم بمونم...
خدایا
دیگه نذار
خودت دیگه نذار...
از آشناها فقط دو نفر ادرس اینجارو دارن..
مثلا خواستم یجوری بنویسم که حس کنم هیشکی منو نمیشناسه
این دو نفرم دیگه با یکی شون خیلی "ندار" هستم.
اون یکی هم که..
نمیدونم ! همچی حس کردم از خودمونه و ممکنه چیزی یاد بگیره و اینا..
القصه
این دو نفر که ادرس این وب منو دارن
در جریان باشن که
عزیز دل ما هستن :)
تا شبی دیگر و ابراز محبتی دیگر
خدا یار و نگهدار شما
:)
[ینی عاشق این پستای خودمم!! :) ]
عاقا یه سوال
آدم اگه بعد از چند روز درد ، بره وقت دکتر بگیره
بعد پسفردا که نوبتشه
دیگه درد نداشته باشه
بره به دکتر چی بگه ؟
:|
تا دقایقی دیگر میروم پیش دکی
برای اینکه بهم نخنده صلواااات..
:))
عاقا این چه رسمشه
تا یه دختری آشپزی خوب میکنه
میگن دیگه وقتشه!
حالا دیشب هرچی تعریف کردن
آخرش نگفتن دیگه وقتشه
ولی من
از بس اینو شنیده بودم
این دفه که نشنیدم هم
بیاد جمله ی "دیگه وقتشه"
خندم گرفته بود!!
خودمو جمع کردم البت.
:))
_میگه: پس یجور بیا که ظهر بیام ببینمت
_میگم: "اوکی هستم ان شاءالله ترکیبی از 3 زبان زنده دنیا :| "
_ :-!
:))))
تازه مورد داشتم که بهم مسج داده:
سلام علیکم و ماچی لپکم
:)))
حس میکنم
دارم توی محیت میرم
بدون اینکه آدم شده باشم..
و حس میکنم
اگر برم
دیگه نمیتونم کاری بکنم
چون عقل از سرم میپره
و مست میشم
همین حالاشم
حس میکنم
یکم مستم
به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم
شمایل تو بدیدم نه عقل ماند و نه هوشم
دووووووستت دارم... دووووووستت دارمممممممممم خیلی ماهی .. خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی... انی احبک
کشش تو اگر مرا نکشد // کوشش من به هیچ جا نرسد